مرثیه های بی پایان کلاغ سیاه:
اولین و آخرین کلید واژه ثبت: کلاغ سیاه.
عنوان نمادین و رمزآلود ثبت نشان می دهد که عکاس سعی در واگویه کردن بخشی از رازهای درونی انسان اما این بار از زبان کلاغی سیاه دارد. نگاه تمثیلی و فلسفی به انسان از دریچه حیوانات. کلاغی سیاه رو به آسمان . محور قراردادن ابژه اصلی با توجه به قدرت بصری موجود در یک سوم کادر بخشی از این واقعیت درونیست که با تمرکز بر نقطه نورانی میانه کادر پیوند خورده است،
و اما نکاتی راجع به این موجود: ظاهر ترسناک کلاغها همیشه سرآغاز شکلگیری افسانههای زیادی بوده است. بسیاری از مردم کلاغها را شوم و سمبل مرگ میدانند. شاید حتی شنیدن صدای آنها نیز تاثیر مطلوبی بر شنونده باقی نگذارد، اما واقعیت چیز دیگریست.نقش آفرینی حیوانات در آثار ادبی خود پیشینه و بستری طولانی و متنوع دارد. حضور حیوانات و اشیاء در داستان شیوه و شگردی است که تازگی و توانایی دیگری به اثر می بخشد، دست کم از حضور تکراری و یکنواخت شخصیت های انسانی می کاهد، و اثر را دارای جذابیت و تنوع می کند. بهره گیری از جانوران در آثار ادبی، و شخصیت بخشیدن به آن ها، پیشینه ی درازی دارد، و در قلمرو ادبیات نوعی از ادبیات را به وجود آورده است، که از آن با عنوان «فایل» ( Fable) یاد کرده اند.و این مساله با تیزبینی هنرمندان متفکر هم وارد عرصه هنر بویژه در عکاسی هم شده است، البته سهم بیشتر این موضوع در ادبیات و فیلمسازی نمود روشنتری دارد که از حوصله این مقال خارج است، اما بعنوان مثال به نمونه هایی اشاره می شود، در حوزه ادبیات ژان دو لافونتن، شاعر و فابل نویس فرانسوی از این تمثیلات فراوان دارد، شاعران و نویسندگان ایرانی هم به نوبه خود در این موضوع شایستگی های خود را به نمایش گذاشته اند مانند جلال آل احمد در داستانی با عنوان سرگذشت کندوها و خرگوش ها و پرواز ایرج پزشک نیا که نمونه های فابل قابل توجه به حساب می آیند.
و اما اشارات رمزآلود به معانی کلاغ: شومی و نحسی و سخن چینی.
با نگاهی به المان های درونی نظیر: آسمان سیاه، کلاغ سیاه، شاخه سیاه به شکل دستی دعاگونه و دراز به سوی آسمان، فضای تیره و تار حاکم بر اتمسفر ثبت. همگی مبین ندامتیست منگ نتیجه گناه ناکرده و تهمتی تاریخیست که بر جبین انسانی بی گناه به شکلی نمادین در حیوانی بنام کلاغ سیاه هویت یافته و به شکلی نمادین به نمایش گذاشته شده است. و هنرمند به شکلی هوشمندانه و زیبا سعی در اتهام زدایی از برخی انسان های خردمند را دارد .......... به نظر مجموعه المان های موجود در ثبت در انتقال پیام موفق عمل نموده است...... در پایان از شما بخاطر ارسال این آثار فاخر تشکر می کنم. بنده مشتری پروپاقرص آثار شما هستم و همیشه از دیدن آثارتان بهره مند می شوم. ...درود و سپاس دوست فرزانه
درود و سپاس
مرثیه های بی پایان کلاغ سیاه:
اولین و آخرین کلید واژه ثبت: کلاغ سیاه.
عنوان نمادین و رمزآلود ثبت نشان می دهد که عکاس سعی در واگویه کردن بخشی از رازهای درونی انسان اما این بار از زبان کلاغی سیاه دارد. نگاه تمثیلی و فلسفی به انسان از دریچه حیوانات. کلاغی سیاه رو به آسمان . محور قراردادن ابژه اصلی با توجه به قدرت بصری موجود در یک سوم کادر بخشی از این واقعیت درونیست که با تمرکز بر نقطه نورانی میانه کادر پیوند خورده است،
و اما نکاتی راجع به این موجود: ظاهر ترسناک کلاغها همیشه سرآغاز شکلگیری افسانههای زیادی بوده است. بسیاری از مردم کلاغها را شوم و سمبل مرگ میدانند. شاید حتی شنیدن صدای آنها نیز تاثیر مطلوبی بر شنونده باقی نگذارد، اما واقعیت چیز دیگریست.نقش آفرینی حیوانات در آثار ادبی خود پیشینه و بستری طولانی و متنوع دارد. حضور حیوانات و اشیاء در داستان شیوه و شگردی است که تازگی و توانایی دیگری به اثر می بخشد، دست کم از حضور تکراری و یکنواخت شخصیت های انسانی می کاهد، و اثر را دارای جذابیت و تنوع می کند. بهره گیری از جانوران در آثار ادبی، و شخصیت بخشیدن به آن ها، پیشینه ی درازی دارد، و در قلمرو ادبیات نوعی از ادبیات را به وجود آورده است، که از آن با عنوان «فایل» ( Fable) یاد کرده اند.و این مساله با تیزبینی هنرمندان متفکر هم وارد عرصه هنر بویژه در عکاسی هم شده است، البته سهم بیشتر این موضوع در ادبیات و فیلمسازی نمود روشنتری دارد که از حوصله این مقال خارج است، اما بعنوان مثال به نمونه هایی اشاره می شود، در حوزه ادبیات ژان دو لافونتن، شاعر و فابل نویس فرانسوی از این تمثیلات فراوان دارد، شاعران و نویسندگان ایرانی هم به نوبه خود در این موضوع شایستگی های خود را به نمایش گذاشته اند مانند جلال آل احمد در داستانی با عنوان سرگذشت کندوها و خرگوش ها و پرواز ایرج پزشک نیا که نمونه های فابل قابل توجه به حساب می آیند.
و اما اشارات رمزآلود به معانی کلاغ: شومی و نحسی و سخن چینی.
با نگاهی به المان های درونی نظیر: آسمان سیاه، کلاغ سیاه، شاخه سیاه به شکل دستی دعاگونه و دراز به سوی آسمان، فضای تیره و تار حاکم بر اتمسفر ثبت. همگی مبین ندامتیست منگ نتیجه گناه ناکرده و تهمتی تاریخیست که بر جبین انسانی بی گناه به شکلی نمادین در حیوانی بنام کلاغ سیاه هویت یافته و به شکلی نمادین به نمایش گذاشته شده است. و هنرمند به شکلی هوشمندانه و زیبا سعی در اتهام زدایی از برخی انسان های خردمند را دارد .......... به نظر مجموعه المان های موجود در ثبت در انتقال پیام موفق عمل نموده است...... در پایان از شما بخاطر ارسال این آثار فاخر تشکر می کنم. بنده مشتری پروپاقرص آثار شما هستم و همیشه از دیدن آثارتان بهره مند می شوم. ...درود و سپاس دوست فرزانه
درود و سپاس
va kalemate zibatun dar morede kar haam.
Sepas